در فرهنگ ما از مرگ هیچکس خوشحال نمیشویم؛ براساس همین فرهنگ و یک سنت نیکو، پشت سر فرد فوت شده حرف زدن، درست نیست و عموما از این منظر که دست فرد درگذشته از دنیا کوتاه است، عیوب و قصور او مطرح نمیشود؛ اما به نظر میرسد این موضوع درباره افرادی که منشا اثر (مثبت یا منفی) در جامعه بودهاند و عملکردشان بر جامعه اثرگذار بوده، صدق نمیکند.
روحالله زم مدیر مجموعه رسانهای آمدنیوز یکی از همین افراد است که نگارنده نه اکنون، بلکه حداقل دوبار در اوج فعالیت رسانهای-تبلیغاتیاش، آن را نقد کرد و درباره خطرها و بیمهای فعالیت آمدنیوز و «آمدنیوزهای آینده» هشدار داد؛ این یادداشت از همین منظر به دو وجه درسها و عبرتهای آمدنیوز از ابتدای تاسیس (سایت و بعدها کانال تلگرامی) میپردازد.
۱. به عنوان یک روزنامهنگار و رصدکننده فضای سیاسی کشور، از همان سال ۱۳۹۵ که فعالیت وبسایت آمدنیوز آغاز شد و ماهها پیش از ظهور تلگرامی آن، با حساسیت ویژهای خبرهای ان را دنبال میکردم؛ از همان آغاز مشخص بود که لحن، الفاظ، عبارات و محتوای مطالب این رسانه حاوی دو رویکرد مهم «مخالفت حرفهای» و «افراط در مخالفت» است و پیشبینی کردم چنانچه تدبیری «رسانهای» و کارآمد برای مقابله موثر و حرفهای (و نه الزاما برخورد سخت افزاری) اندیشیده نشود، دردسرساز و فرصتسوز خواهد شد.
۲. متاسفانه این پیشبینی خیلی زود محقق شد و با ظهور کانال تلگرامی این رسانه، کار تا جایی اوج گرفت که زمستان ۱۳۹۶، منتهی شد به آموزش روش ساخت کوکتل مولوتف و انسداد آن توسط خود تلگرام؛ هرچند به سرعت شمار دنبالکنندگان به عدد قبلی رسید و حتی از آن عبور کرد و ۷ رقمی شد.
۳. از سال ۹۶ آنچه ذهن بسیاری از دلسوزان و وطندوستان را مشغول کرد، چگونگی رشد و تاثیرگذاری آمدنیوز و جلب و جذب مخاطب بود. اگر تا پیش از برگزاری رفراندوم بارزانیها در کردستان عراق، زیان آمدنیوز منحصر به انقلاب و نظام و ارزشهای دینی کشور بود، با رویکرد این رسانه در ماجرای رفراندوم کذایی یادشده، رگههایی از تسامح در برابر تمامیت ارضی و جغرافیای ایران پدیدار شد.
این رویکرد جدید (یا طبق برنامه قبلی) وقتی بیشتر نمایان شد که دو تن از ضد ایرانیترین عناصر اپوزیسیون با اعلام خط جدیدی به نام «جریان سوم» در آمدنیوز اعلام ظهور کرد و خط تبلیغی - روانی مطالب آن به سمت ضربه به یکپارچگی کشور و برجستهکردن گسلهای قومیتی رفت؛ اهمیت این موضوع با توجه به حجم مخاطبان عمدتا کماطلاع آمدنیوز و زمینهسازی برای چندپارچگی کشور به اسم آزادی و مخالفت با نظام موجود، بیشتر آشکار شد.
۴. آمدنیوز در یک نگاه کلی، بزرگترین ضربهای که وارد کرد در دو حوزه پراکندن نفرت و زدودن اعتماد بود؛ ایجاد و گسترش نفرت در میان اقشار مختلف مردم، مردم و حاکمیت، دستگاههای نظام، قومیتها و زبانهای متنوع، روحانی و غیرروحانی، سلبریتی و غیر سلبریتی، خطرناکترین و زیانبارترین نمود رفتاری آمدنیوز بود.
ضربه دوم، زایل کردن هرگونه «اعتماد و احساس امنیت» در جامعه با پراکندن انبوهی از خبرهای دروغ، تکیه پرحجم بر پراکندن شایعه و ایجاد حسی دردآور از «باختن و سوختن» در جوانان کشور بود. وجهه کلی و نمای عمومی کشور به گونهای ترسیم میشد که مخاطب کماطلاع، گمان میکرد و چه بسا یقین میکرد کشور مملو از فساد، دزدی، شکنجه، فریب، دروغ، خیانت و هرگونه پلیدی است و دیگر هیچ! هرگز خبر یا اخبار مثبت و امیدوارکنندهای در این کانال و سایت، بازتابانده نمیشد و اگر هم از دستشان در میرفت با تفسیری منفیگرایانه، اثر آن زایل میشد.
۵. درباره وجوه دیگر و خسارتهای معنوی و روانی آمدنیوز پیش از این اشاراتی کردهام و بیش از این مجال بحث نیست، اما آنچه اهمیت دارد، نگاه درسآموز به پدیده زم و آمدنیوز است. از منظر رسانهای و کار تبلیغی و تخریبی، آمدنیوز تیمی حرفهای در سه حوزه «جنگ روانی، رسانه و منبع خبر» بود. هر سه وجه یادشده، درسهای بسیاری برای رسانهها و فعالان رسانهای کشور دارد؛ چنانچه برای آن دسته از مخالفان نظام که هنوز در منجلابهای صهیونیستی - سعودی غرق نشدهاند نیز درسآموز و عبرتانگیز است.
۶. شاید مهمترین و درسآموزترین نکته درباره آمدنیوز و سیر حرکت آن، متوجه رسانههای داخلی یا خودی و متولیان آنهاست؛ رسانههای وطنی باید بیاموزند چگونه در سختترین شرایط، با کمترین امکانات اما با معدودی نیروی حرفهای میتوان در بزنگاههای تاریخی، بر افکار عمومی اثر گذاشت و رسالت اصلی و سرنوشتساز رسانه را بر دوش کشید. آمدنیوز ضعفهای وحشتناک ما را در حوزه روزنامهنگاری و تبلیغاتی آشکار کرد و نشان داد برای یک کار رسانهای تاثیرگذار پول و امکانات، الزاما در درجه اول اهمیت نیستند.
آمدنیوز نشان داد همه ارکان رسانهای کشور، نیازمند بازنگری محتوایی و شکلی هستند و به شدت در برابر موج «متوسطی» از جنگ روانی-سیاسی، آسیبپذیرند. این همان نکتهای است که رهبری نظام بارها در قالب «جنگ نرم» مطرح کرده است.
۷. آمدنیوز تمام شد و موسس آن براساس قوانین کشور، محاکمه و به دار مجازات آویخته شد. دادگاه بدوی رسیدگی به اتهامات زم، ۱۳ مورد از عناوین ریز اتهامهای نامبرده را توأم با هم، از مصادیق افساد فیالارض دانسته و بدین جهت برای او حکم اعدام صادر کرده بود. اکنون آنچه اهمیت دارد، آمدنیوزهای آینده و چه بسا موجود است که میتوان حداقل دو نیمچه آمدنیوز« بالقوه» را معرفی کرد؛ غفلت از هرکدام، میتواند بار دیگر آسیبرسانتر باشد؛ تا دیر نشده به فکر یک تدبیر رسانهای و حرفهای باشیم.
نظر شما